جمهوری اسلامی

دست خدا بر سر ماست سید علی رهبر ماست

جمهوری اسلامی

دست خدا بر سر ماست سید علی رهبر ماست

اسلحه کشیدن محافظان کروبی چه چیزی را ثابت کرد؟

گروه سیاسی- حضور کروبی در نمایشگاه مطبوعات اگرچه از حدود 20 دقیقه هم تجاوز نکرد، اما با حواشی زیادی همراه بود. برخی در این میان به ولوله افتادند و کوشیدند تا با برجسته کردن مسائل کوچک، اذهان را از آن چه اتفاق افتاده، منحرف کنند؛ همچنین، این طیف که تا پیش از این رقیب را به توهم توطئه متهم می کرد، کوشید تا اعتراض مردمی به حضور کروبی را "سازماندهی شده" و "توسط جمعی خاص" معرفی نماید.

اما ماجرا چه بود؟ چه شد که کروبی 20 دقیقه بیشتر در نمایشگاه مطبوعات نتوانست بماند و اسلحه کشیدن محافظان او چه چیزی را اثبات کرد؟

حضور کروبی در نمایشگاه از همان آغاز با شعارهای پی در پی اطرافیان و هواداران او همراه شد. چندی بعد، اما تعداد دیگری از حاضران در نمایشگاه و جمعی از غرفه داران بودند که با شعار "مرگ بر منافق" به استقبال او رفتند. جمعیت مخالف کروبی آن‌قدر بود که دیگر جایی برای شعار دادن های حامیان او باقی نماند. از اینجا بود که او کم کم با فشار معترضان به خارج از نمایشگاه رانده شد. خشم معترضان به گونه ای بود که محافظان کروبی مجبور شدند از شوکر و تیر هوایی استفاده کنند و به این ترتیب استقبال از شیخ شروع نشده، با بدرقه وی به پایان رسید.

سپس جمعی از هواداران وی بار دیگر از طبقه فوقانی نمایشگاه وارد شدند و در کنار نرده ها شروع به شعار دادن کردند. این دومین بار بود که مردم و غرفه داران در راهروی میانی نمایشگاه جمع می شدند. این بار نیز شعارهای "مرگ بر منافق"، "مرگ بر ضد ولایت فقیه" و "بسیجی واقعی، نورعلی شوشتری" در فضای نمایشگاه پیچید. به دنبال این حضور دوباره بود که شعاردهندگان از طبقه فوقانی، ناچار به سکوت شدند.

حضور کروبی اما پیام های روشنی داشت که نمی توان از آن به سادگی گذشت. شاید این بار هم کروبی قربانی میرحسین و خاتمی شد تا با سنجش فضای عمومی، امکان حضور یا عدم حضور خود را به محک بگذارند.

اما چه چیزی اثبات شد؟ واکنش مردم به حضور کروبی یک واقعیت روشن را بار دیگر اثبات کرد و آن قضاوتی بود که بخشی از افکار عمومی نسبت به دروغ پراکنی ها و اظهارات بدون سند کروبی دارد. اعتراضات به کروبی و اسلحه کشیدن محافظان او ثابت کرد که کروبی آن قدر در نگاه بخشی از مردم و اصحاب رسانه منفور است که محافظان او برای نجات جانش در نمایشگاه مطبوعات هم ناگزیر باید از شوکر و اسلحه استفاده کنند!

پیام واکنش اعتراض آمیز کاملاً روشن بود: اگر کسی آبروی ایران اسلامی را با نامه نگاری های احساسی و بدون سند به حراج بگذارد و حیثیت انقلاب را زیر سوال ببرد، در افکار عمومی به‌عنوان یک خائن تلقی می‌شود. شعارهای پی در پی و کوبنده "مرگ بر منافق" مبین همین واقعیت بود و اثبات کننده نوع نگاه و قضاوت افکار عمومی در خصوص آقای کروبی. اسلحه کشیدن ها نشان داد حتی در میان اهالی رسانه هم جایی برای کروبی و امثال او نیست. نباید انتظار داشت مردم از کنار کسی که عزت ملی را به خاطر ساده لوحی یا منافع حزبی خود لگدمال می کند، به سادگی بگذرند.

اکنون، ایران اسلامی منتظر محاکمه کسانی است که بدون سند سخن گفتند و برای انقلابی که با خون شهیدان به ثمر رسیده است، هزینه ایجاد کردند. اعتراض نمایشگاهیان هم نشان داد این موضوع مطالبه آنان که از سراسر کشور گرد هم آمده بودند هم هست.

اما برخی در این میان با انتشار عکس چند تن از اهالی رسانه که در میان معترضین بودند، کوشیدند تا آنها را متهم جلوه بدهند و موضوع اصلی که واکنش گسترده به کروبی بود را لاپوشانی کنند. حضور اهالی رسانه در جمع معترضین نه تنها غیرعادی نیست؛ بلکه کاملا هم طبیعی است. در نمایشگاه مطبوعات اگر اعتراضی قرار است انجام شود، طبیعتا مردم حاضر در نمایشگاه و اصحاب رسانه را باید در میان شرکت کنندگان دید.

جمعیت کثیر حاضر هم نشان داد که مردم و اصحاب رسانه از غرفه های مختلف برای اعتراض به حضور کروبی در جلوی نمایشگاه حاضر شده بودند و اکثریت را شامل می شدند. لذا کشف برخی سایت ها در این زمینه کشف چندان جدیدی به نظر نمی رسد. شاید این رسانه ها اگر کمی بیشتر در میان معترضان می گشتند به عکس برخی از خبرنگاران و دوستان خود هم برمی خوردند.

اما ورای این خبرسازی ها، آن چیز که اهمیت داشت، اضطراب و احیانا سکوت برخی رسانه ها بود. اضطرابی که می شد در لابه لای خطوط اخبار سایت هایی نظیر "آ" و "ع.ا" مشاهده کرد. روزنامه اعتماد هم در این میان از درج خبر حضور کروبی در نمایشگاه مطبوعات خودداری کرد. این نوع مواجهه با آنچه به وقوع پیوست، نشان داد که حامیان کروبی هم پیام اعتراض گسترده مردم را درک کرده اند و الا از انعکاس کامل و درست آن نباید نگران می شدند. خود کروبی هم در واکنشی عجیب و جالب، تعداد معترضان را ده نفر اعلام کرد! آن چیز که در این میان مسلم است، آن است که نمی توان با این اظهارات بدیع و خبرسازی های زنجیره ای واقعیت های کشور را عوض کرد.

با این حال، نوع رفتار دستگاه قضایی کشور با فردی که با اتهامات خود، آبروی نظام اسلامی را مخدوش کرده است، همچنان سؤال برانگیز است و مشخص نیست چنانچه فردی غیر از کروبی یا رسانه‌ای بدون پشتوانه اصحاب قدرت، حتی یک‌دهم ادعاهای وی را مطرح کرده بود، در حال حاضر چه سرنوشتی داشت و آیا باز هم می‌توانست هر زمان که بخواهد، گوشه‌ای از شهر را با ژست‌های قهرمانانه‌ای که البته در نمایشگاه مطبوعات به ضد آن تبدیل شد، به آشوب بکشاند؟